خبرگزاری فارس: یک تحلیلگر مسائل سیاسی اعلام کرد که جنگ حلب از هماکنون به دلیل نتایج میدانی به دست آمده، روشن است که به سود سوریه تمام میشود اما راهبرد سوریه در حلب با جنگ دمشق کاملا متفاوت است.

به گزارش فارس، امین حطیط تحلیلگر لبنانی در خصوص اوضاع حلب اعلام کرد که نتیجه جنگ حلب به دلیل نشانههایی که ظاهر شده است، به سود دولت سوریه خواهد بود و این را هدایتکنندگان افراد مسلح در حلب دریافتهاند.
حطیط نوشت: دیگر قطعی شده است که جنگ حلب به سود محور دشمنان سوریه تمام نخواهد شد هرچند که ابزار زیادی را برای آن گرد هم آوردند و انرژی فراوانی صرف کردند اما قبل از آنکه به مهمترین دلایلی بپردازیم که این مسیر را برای جنگ حلب رقم زد، باید به حجم حمله و هجمهای پرداخت که تا بتوان بدرستی حجم شکست جبهه ضدسوری را ارزیابی کرد.
از حیث ابزار و وسیله، همه میدانند که رهبران حمله به سوریه، بیش از 12 هزار فرد مسلح از ملیتهای مختلف، سوری، عربی و تکفیری را گرد آوردند و کارشناسانی از ناتو ماموریت را در دو حوزه به دست گرفتند. یکی، رهبری میدانی مستقیم از طریق نظارت بر افراد مسلح و راهنمایی کردن آنان در عملیاتهای تروریستی و دوم هدایت مرکزی یعنی برنامهریزی و فرماندهی عملیات از طریق اتاق عملیات مخفی ترکیه در منطقه اضنه در مرز با سوریه تا کل عملیات علیه سوریه در مسیر درست حرکت کند و در نتیجهدهی نیز موفق باشد. نیروهای مهاجم در سوریه همچنین به سلاح، مهمات و تجهیزات جدیدی که روحیه بالا و آمادگی کافی به افراد مسلح میدهد، تجهیز شدند. همزمان با این روند، جنگ روانی شدید علیه مردم، ارتش و دولت سوریه نیز ادامه داشت.
الف)
برنامه سرنگونی حلب با قدرت به اجرا در آمد و طراحان، موفقیت آن را حتمی میدانستند زیرا میپنداشتند که پس از تسلط افراد مسلح به نیمی از شهر در مرحله اول، سپس پیشروی به دیگر مناطق و سیطره بر مقرهای رسمی در مرحله دوم که نهایتا بیش از 5 روز نخواهد بود، این پیروزی را حتمی کرده است. حملهکنندگان مسلح به حلب بر چند عامل در این طرح تکیه کردند و پنداشتند که به سود آنان است، از جمله:1- نزدیکی حلب به مرزهای ترکیه و حضور فشرده افراد مسلح در ریف حلب که راه امدادرسانی از جبهه پشت را باز و امن میکرد و امکان تقویت نفرات، سلاح و تجهیزات را میداد.
2- مشغول بودن نیروهای مسلح متخصص سوری در مکانهای دیگری بخصوص در دمشق و حمص و درعا. متجاوزان مسلح گمان میکردند که دولت سوریه توان آن را ندارد که در مهلت 5 روزه نیروی لازم برای دفاع از حلب را فرابخواند و گرد آورد یا اینکه مانع پیشروی «ارتش تروریسم آمریکایی آزاد» بشود که دیگر روشن شده است که مزدوران و خلافکاران و مجرمان از ملیتهای مختلف به این ارتش پیوستهاند. تجاوزکاران روی مشغولیت ارتش سوریه حساب کرده بودند زیرا ملاحظه کردند که یگانهای رزمی سوریه که آماده دفاع از سوریه در مقابل اسرائیل است، بر خلاف همه فشارها از جای خود تکان نخورد زیرا دولت سوریه مصمم بود که در این دام نیفتد و دست خود را برای اسرائیل رو نکند.
3- انگیزههای انتقامجویانه و ترس از آینده نزد افراد مسلح سبب میشود تا سر حد مرگ بجنگند. این ذهنیت تروریست جنگجو در میدان نبرد بر رفتار افراد مسلح و فرمانده میدانی او سایه انداخته است مبنی بر اینکه پیروزی حتمی است.
ب: حملهکنندگان مسلح میان جنگ دمشق و جنگ حلب تفاوتهایی مشاهده کردند. این تفاوتها سبب شد که دولت در حلب از نقاط قوتی که در دمشق داشت دور باشد:
1- حضور نیروی کافی و آمادگی آنان در دمشق سبب شد که بدون هدر رفتن حتی یک دقیقه نیروی کافی گرد آورده شود و طرح یا تصمیم نیز گرفته شود. بنابراین به محض اینکه [به دمشق] حمله شد، پاسخ سریع نیز داده شد که سبب شوکه شدن و از بین رفتن باورهای تعداد زیادی از افراد مسلح شد.
2- اجرای عملیات نظامی دفاعی برای دمشق، تحت تاثیر انگیزه روانی و روحی نیروهای مسلح به دلیل ترور چهار نفر از مقامات بلندپایه اتاق بحران سوریه بود.
3- چهره جغرافیایی محلاتی که افراد مسلح وارد آن شدند به گونهای بود که فرصت استفاده از ویژگیهای جنگ خیابانی و مناطق مسکونی را به آنان نداد و در مقابل ارتش توانست بدون خطر یا احتیاط شدید در خصوص آسیب به مردم، توان نظامی خود را به کار بگیرد. برای همین افراد مسلح به سراغ حلب رفتند و محلات قدیمی رفتند و مردم را سپر انسانی قرار دادند تا کار دولت و نیروهای سوریه را که در دمشق انجام داد، با مشکل روبهرو سازند.
ج) بر خلاف همه ابزارها، نیروها و استفاده از تجربه دمشق، به نظر میرسد که جنگ حلب اکنون دیگر به سود دولت سوریه در حال فیصله یافتن است اما دو نکته در درون خود دارد که نمیتوان از آن غافل شد که اولی زمان لازم برای پایان دادن به آن و دومی بها و هزینه کافی برای تمام کردن آن است.
از حیث مدت زمانی، قطعی است که سوریه در دامی که متجاوزان برای او در حلب پهن کردهاند، قرار نخواهد گرفت و در هیچ وضعیتی از راهبرد «قدرت آتشباری ویرانکننده» که البته قدرت نظامی کافی برای این راهبرد را دارد، استفاده نخواهد کرد. این سیاستی است که اگر فیصله دادن سریع غائله را تضمین میکند، اما زیان هنگفت مادی و جانی بر جای میگذارد. برای همین سوریه این بار از راهبرد «مهار و پیشروی تدریجی» استفاده کرد که هر نقطه را به طور جداگانه از تروریستها پاکسازی میکند تا به مردم آسیب کمتری وارد شود.
اما از حیث بها و هزینه نمیتوان در حوزه انسانی از آن غافل شد که جنگ حلب میتواند تعداد زیادی از نظامیان و همینطور شهروندان را قربانی کند و زیان اقتصادی و مالی زیادی وارد کند و حتی چرخش اقتصادی در محیط میدان نبرد را متوقف کند.
اما همانطور که اعلام شد، نتیجه جنگ حلب اکنون به سود سوریه قطعی شده است و این امر بر اساس اتفاقات رخ داده در میدان نبرد است و علاوه بر این عواملی هم این موضوع را نشان میدهد:
1- نیروهای سوریه که در حلب و پیرامون شهر متمرکز هستند گام اول را علیه افراد مسلح به صورت جهشی برداشتند و موفق شدند آنان را فقط در یک ششم شهر متوقف کنند (5 منطقه از 29 منطقه). سپس این مناطق مهار شده و در انتظار نیروی لازم جهت فیصله دادن غائله هستند.
2- قدرت فرماندهی سران سوری در تقویت و فراخوان نیرو به حلب در قالب یگانهای رزمی متخصص که دارای انعطال لازم جهت مبارزه طبق راهبرد پیشروی تدریجی است علاوه بر نیروی پشتیبانی آتشباری متمرکز و موضعی.
3- پیوستن قشرهای مردم در حلب به روند دفاعی از شهر. رفتاری که سبب شد مهاجمان به شهر، متجاوزان و اشغالگران شهر نمود پیدا کنند. واکنش مردمی بسیار جالب بود زیرا مهاجمان را بر خلاف همه ارعاب و تشویقها از حمایت محیطی محروم کرد. البته این را هم نمیتوان نادیده گرفت که برخی در حلب افراد مسلح را در برخی مناطق حمایت کردند اما اینها قشری معین و کم اثر و کم حجم بودند.
4- تفاوت در سطح جنگی میان نیروهای تروریستی مهاجم و نیروهای نظامی سوری مدافع. واقعیتی که رهبران هدایتکننده تجاوز را به این وا داشت که درباره وقوع کشتاری که این مهاجمان قربانی آن باشند، هشدار بدهند و اعلام کنند که نیروهای ارتش تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهند داد که افراد مسلح در اماکنی که الان حضور دارند، باقی بمانند.
این حقایق، مسیر و نتیجه جنگ حلب را ترسیم کرده است. تروریستها دریافتهاند که نمیتوانند روی حضور خود در حلب و تحت کنترل در آوردن آن حساب کنند. هدایتکنندگان افراد مسلح در حلب دریافتهاند که با تکیه بر شیوه جدید در تجاوز خود که مانور دادن و کشتن وقت برای ممانعت از فروپاشی روحیه افراد است، نمیتوانند کاری از پیش ببرند مخصوصا اینکه دولت سوریه نیرو و عزم بالایی برای پاکسازی شهر از تروریستها دارد و این مسئله قطعی است و مسئله مسئله امروز یا فردای آن است و تکیه دولت سوریه بر دو راهبرد در دمشق و حلب دلیلی نیست مگر بر میزان حرفهاب بودن و کوششی است که سوریها از خود نشان میدهند به طوری که سرعت، بدون عجله کردن در دستور کار است و هر چند مهلتی داده شده است اما اهمالی در کار نخواهد بود.
[ چهارشنبه 91/5/18 ] [ 2:54 عصر ] [ جلال ]